معرفی وبلاگ
این وبلاگ هم اخبار مربوط دانشگاه پیام نور را میگه ، هم داستان و گاه گداری هم مطالب خواندنی دیگه امیدوارم مورد قبولتون واقع بشه *************************** *************************** برای بهتر دیدن هر مطلب بر روی لینک ( ادامه مطلب ) که پایان هر قسمت آمده کلیک کنید *************************** *************************** وقتی چیزی را از دست دادی، درس گرفتن از آن را از دست نده. *************************** ***************************
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 904472
تعداد نوشته ها : 268
تعداد نظرات : 77
فریاد ها را همه می شنوند هنر واقعی شنیدن صدای سکوت است - دکتر علی شریعتی
Rss
طراح قالب
محمدرضا عابدي

 

ماجراي قليان شاهانه !


نقل است؛ "شاه عباس صفوي" رجال كشور را به ضيافت شاهانه ميهمان كرد، دستور داد تا درسرقليان­ها بجاي تنباكو، ازسرگين اسب استفاده نمايند. ميهمان­ها مشغول كشيدن قليان شدند! ودود و بوي پهنِ اسب فضا را پر كرد، اما رجال - از بيم ناراحتي‌ شاه - پشت سر هم بر ني قليان پُك عميق زده و با احساس رضايت دودش را هوا مي دادند! گويي در عمرشان، تنباكويي به آن خوبي‌ نكشيده اند!
شاه رو به آنها كرده و گفت: «سرقليان­ها با بهترين تنباكو پر شده اند، آن را حاكم همدان برايمان فرستاده است »
همه از تنباكو و عطر آن تعريف كرده و گفتند:« براستي تنباكويي بهتر از اين نمي‌توان يافت»
شاه به رئيس نگهبانان دربار - كه پك‌هاي بسيار عميقي به قليان مي­زد- گفت: « تنباكويش چطور است؟ »
رئيس نگهبانان گفت:«به سر اعليحضرت قسم، پنجاه سال است كه قليان مي‌كشم، اما تنباكويي به اين عطر و مزه نديده­ام!»
شاه با تحقير به آنها نگاهي‌ كرد و گفت: « مرده شوي تان ببرد كه بخاطر حفظ پست و مقام، حاضريد بجاي تنباكو، پِهِن اسب بكشيد و بَه‌‌‌ بَه‌‌‌‌‌‌ و چَه چَه كنيد


با تشكر از : بهمنش


دسته ها : بينديشيم 5
يکشنبه 29 5 1391 2:41 بعد از ظهر
X